شهید قرآنی :احمد روستایی

احمد

شهید: احمد روستايي دره ميانه.

تاریخ تولد:1344/5/4

محل تولد: بروجرد

تاریخ شهادت: 1365/10/4

محل شهادت: شلمچه

 

 

زندگينامه

سال هزاروسیصدوسی­ونه، در بروجرد ديده به جهان گشود. در سن شش سالگي، به دبستان رفت. از هشت سالگي، تابستان­ها در دكان حصيربافي كار مي­كرد. زمستان­ها به درسش ادامه مي­داد. تا كلاس دوم دبيرستان پيش رفت؛ ولي نتوانست به درسش ادامه بدهد و ناچار ترك تحصيل نمود. در دوران پيش از انقلاب، در تظاهرات خياباني، همچون ديگر مردم شركت مي­كرد. نفرت شديدي از حكومت منحوس پهلوي داشت. عاشق اسلام و پيرو خط امام امت خميني كبير(ره) بود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به رهبري امام خميني(ره)، درپادگان مهندسي به خدمت ارتش جمهوري اسلامي درآمد. پس از گذشت يك سال از دورۀ كارآموزي، به درجۀ گروهبان دومي مفتخرگرديد.

داوطلبانه، دوباره به غرب كشور برگشت، براي مبارزه با مزدوران بعثي. در جبهۀ «سرپلذهاب» و«سومار» شركت نمود. در ارديبهشت ماه سال هزاروسیصدوشصت، ازدواج نمود. يك روز، بعد از ازدواج، به «دزفول» اعزام گرديد.

پس از گذراندن دو ماه جنگ عليه مزدوران بعثي، درجبهۀ دزفول و پس از آن سپري كردن يك مرخصي كوتاه، دوماه ديگر، به جبهۀ اهواز اعزام گرديد. بعد از آن دو ماه، درجبهۀ«سوسنگرد» شركت نمود. ده روز مرخصي گرفت. به خانه آمد. هنوز هفت روز از مرخصي­اش نگذشته بود كه به جبهۀ بستان اعزام گرديد. پس از دو روز مراجعه به جبهه، در عملیات«طريق­القدس»، بافرمان ياحسين(ع)به لقاءالله پيوست.

شهادت

راوی:همرزم شهید

درمحاصرۀ دشمن قرارگرفتیم. چهار نفر بوديم كه شكار تانك مي­كرديم. گلوله­هاي­مان تمام شد. توانست سرش را بلند كند. هرچه به احمدگفتم:

-احمدجان برگرد!

گفت:

-تااين دوگلوله را به هدف نزنم، برنمي­گردم.

يكي از گلوله ­ها را به سنگر مهمات عراقي­ها زد. تکه ­های چوب و فلز سنگر، در میان انفجار و دود، بلند شد و به هوا رفت. بعد از چند لحظه ديگر نفهميدم كه بر سراحمد چه آمد، پيكر مطهرش، بعد از نُه سال توسط گروه­هاي تفحص، كشف گرديد و در تاريخ دهم آبان­ماه هزاروسیصدوهفتاد­وپنج، به بروجرد آمد و وارد گلزار شهداء شد و در کنار یاران شهیدش آرام گرفت.